در حالی که فاطمه ذوالقدر٬ نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، از تلاش برای ارائه طرح ممنوعیت ازدواج دختران و پسران زیر سنین ۱۳ و ۱۵ سال در مجلس خبر میدهد٬ رئیس بسیج جامعه زنان حذف شرط سنی از شروط ازدواج دختران را «جنگ با خدا» نامید.
رئیس بسیج جامعه زنان، هرچند فرزند دختری ندارد اما معتقد است اگر دختر داشت حتما با ازدواج او در سن کمتر از ۱۳ سالگی موافقت میکرد. همچنین وی در دفاع از نظریه خود مبنی بر ضرورت ازدواج دختران کمتر از ۱۳ تاکید کرد که آزادی مردم را نباید از آنها گرفت و باید اجازه داد مردم درباره زندگی خصوصی خود تصمیم بگیرند.
مینو اصلانی درباره دلیل مخالفتهای خود برای غیرقانونی خواندن ازدواج کوکان زیر ۱۳ سال گفت: بحث، بحث من نیست و اختیاری است که خانوادهها دارند. بحث این است که چرا ما باید آزادی مردم را به دلیل نگرشهای غلط خود محدود کنیم. مردم آزادند که فرزندانشان با توجه به شرایط فعلی ازدواج کنند. بلوغ به سن پایین رسیده است. چرا ما نگران این نیستیم که سن بلوغ پایین آمده و مسائل غیراخلاقی شکل میگیرد. برای کنترل مسائل غیر اخلاقی باید اجازه دهیم ازدواج صورت بگیرد. وی از عملکرد مدافعان حقوق کودک انتقاد کرد و افزود: از طرفی پیگیری میکنند که مسائل پیشگیری از ایدز را در مهدکودکها آموزش دهند تا اطفال در رفتارهای پرخطر مشکلی پیدا نکنند. اما ازدواج را با توجه به اینکه شرع مقدس و شارع مقدس فرموده که در ۹ سالگی انسانها رشد میکنند برای دختران نهی میکنند. از همین رو بالابردن سن کودک تا ۱۸ سالگی به نوعی توهین به انسان است. عدهای تلاش میکنند چون سازمانهای بین المللی و کنوانسیون حقوق کودک، سن کودک را ۰-۱۸ معرفی میکند، ما هم باید همپای سازمانهای بین المللی، ولو به غلط و اشتباه و به سراشیبی سقوط رفتن باید بحثهای سازمانهای بین المللی پیاده شود. مراجع تقلیدی که سن تکلیف را ۱۳ سال اعلام کردهاند فوق العاده نادر هستند. از سویی دیگر بحث من بحث مراجع تقلید نیست و یک بحث اجتماعی است. به نظر من افردی که به دنبال بالا رفتن سن ازدواج هستند باید توضیح دهند چرا به دنبال آموزش پیشگیری از ایدز در مهدکودکها هستند. علت این موضوع قطعا پایین آمدن سن بلوغ است. بنابراین باید سن ازدواج هم کاهش پیدا کند. نوانسیون حقوق کودک معتقد است فرد تا ۱۸ سال کودک است و این موضوع کاملا ضد انسانی است. اگر این تعریف از سن کودک را بپذیریم توهین به انسان است. اندیشمندان غربی معتقدند بزگترین آسیبی که به سیر رشد انسان وارد شده است به دلیل همین کنوانسیون حقوق کودک است. در کشور فرانسه چندین جلسه و همایش علمی برگزار شده که چرا کودک را تا ۱۸ سالگی تعریف کردهایم. این توهین به انسان است. دلیل غیر انسانی بودن این تعریف بین المللی از کودک این است که شرایط دختر در ۹ سالگی با کودکی مغایرت دارد. در ۹ سالگی مسائل تازهای برای دختران به وجود میآید. خداوند در این سن دختر را مورد خطاب قرار میدهد چون در او رشد جسمی و جنسی اتفاق میافتد. همچنین پسر در ۱۵ سالگی به رشد جنسی و فکری و اندیشهای میرسد. شهید فهمیده در ۱۳ سالگی به درجه شهادت رسید، این چه بحثی است که گروهی تلاش میکنند کودک را تا ۱۸ سالگی تعریف کنند؟ غربیها و فمنیستها معتقدند سن بلوغ به ۸ سال رسیده است. چرا ما در جامعه بومی خودمان اینگونه برخورد میکنیم؟ مردم در شهر و روستا آزاد هستند که اگر دختر آمادگی ازدواج داشت و راضی بود شرایط ازدواج او را فراهم کنند. بر اساس حقوق شهروندی این حق طبیعی یک خانم است که ازدواج کند و نباید او را محدود کرد. دختران در سالهای اخیر رشد خوبی داشتهاند. در ضمن این اختیار با خانواده و دختری است که قرار است ازدواج کند. چرا ما باید به خصوصیترین مسائل زندگی افراد ورود کنیم. این کار فقط برای تایید کنوانسیونهای بین المللی و بعضا ذاله گزارش دهیم زندگی بومی مردم خود را نادیده گرفتهایم. باید فرهنگ سازی شود که با دختر مشورت شود که آیا برای ازدواج آمادگی دارد یا خیر. دیگر نیازی به منع قانونی نیست. ما نباید آزادیها و حقوق شهروندی مردم را محدود کنیم به دلیل دیدگاههای سیاسی خودمان و نباید برنامههایمان را بر اساس کنوانسیونهایی که غرب توسط اندیشمندانش که آن هم در حال حاضر پذیرفته نیست قرار دهیم. باید اجازه دهیم مردم خودشان تصمیم بگیرند.
آقای مکارم در دیدار اخیر فاطمه ذوالقدر و طیبه سیاوشی (اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس) درباره ازدواج دختران زیر ۱۳ سال با اذن ولی و مجوز دادگاه گفت که «من این اجازه را نمیدهم٬ ممکن است در گذشتهها نیز جایز بوده باشد٬ اما الان به دلیل مفاسدی که دارد جایز نیست و تا دختر به بلوغ عقلی نرسد اجازه ازدواج ندارد.»
بر اساس ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی٬ عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط به اذن ولی و به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح است.
این در حالی است که رئیس بسیج جامعه زنان ایران مینو اصلانی که بخش هایی ای گفتگویش در ابتدای مطلب آمده بود، تلاش شماری از نمایندگان مجلس مبنی بر حذف «اذن پدر و شرط سنی» از شروط ازدواج دختران را «جنگ با خدا» نامیده است. مینو اصلانی در همین باره ادامه می دهد که: «این افراد با مطرح کردن این موضوعات به جنگ خدا رفتهاند و در حالی عدهای در تلاش هستند اذن پدر را از شرایط لازم برای ازدواج حذف کنند که در غرب جنبشی با عنوان احیای پدرسالاری به راه افتاده است. تا زمانی که پدران از ما مراقبت میکردند و ازدواج ما را تدبیر میکردند عزت داشتیم و بعد هم ما را به کسی میسپردند که در مورد او تحقیق کرده بودند٬ اما هم اکنون ما مانند دستمالی شدهایم که دست به دست میشویم. تداخل در موضوعات حیاتی برای بشر مانند ازدواج٬ کاملا تفکرات غربی و فمینیستی است و به هیچ وجه کسی حق ندارد به زندگی خصوصی مردم ورود پیدا کند.» وی حذف شرط سنی از ازدواج دختران زیر ۱۳ سال را مخالف «آموزههای دینی» و در تضاد با «فطرت انسانی» دانسته و تنها رسیدن به «بلوغ شرعی» را برای ازدواج کافی دانست.
بر اساس آمار ثبت احوال ایران، تنها در سال ۹۴ بیش از ۳۷ هزار دختر با سن کمتر از ۱۵ سال ازدواج کردهاند، و بر اساس تحقیقات منتشر شده، بیش از ۹۰ درصد این نوع ازدواجها از پیش تعیین شده بوده و ۷۵ درصد عروسان خردسال، پس از ازدواج از تحصیل بازماندهاند.
تغییر این قانون علاوه بر کارشکنی ها و مخالفت های افرادی چون مینو خالقی در سطوحی دیگر هم احتمالا به این آسانی ممکن نخواهد بود چرا که قانون مدنی ایران براساس فقه نوشته شده و اگر این طرح در مجلس هم رأی بیاورد، شورای نگهبان آن را رد خواهد کرد.
«بهمن کشاورز»، حقوقدان میگوید این مجمع تشخیص مصلحت نظام است که میتواند به کمک تصویب این قانون بیاید. فراموش نکنیم که مقیدکردن سن نکاح برای دختران به ١٣ سال، آن هم شمسی نیز با دخالت مجمع محترم تشخیص تحقق یافت؛ لذا تکرار چنین حالتی با توجه به تغییر شرایط غیرممکن نیست. موضوع سن دختران برای ازدواج، یکی از مسائلی است که در زیر عنوان قابلیت صحی برای ازدواج قابل بررسی است و با مراجعه به تحولات تاریخی، ملاحظه میشود. این مسأله مکرر تغییر کرده است. با این حال به نظر میرسد از آنجا که شرایط اقلیمی و همینطور تحولات اجتماعی و اقتصادی در امر ازدواج، مهم و موثر است و باید مورد توجه قرار گیرد، قانونگذاران به این فکر افتادهاند که سن قانونی ازدواج را بر سن طبیعی و واقعی آمادگی برای این امر منطبق کنند. حداقل یک مورد از این موارد را خود، بهعنوان وکیل تسخیری در سال ۶١ ناظر بودم که به مرگ دختربچه منجر شده بود. بگذریم از اینکه تصور قابلیت روانی و عصبی و اخلاقی دختربچه دارای ٩سال قمری برای ازدواج در شرایط اقلیمی و جغرافیایی ما تقریبا غیرممکن است و اگر مواردی جز این باشد، حتما استثنایی است. از طرفی اگر مفاد قانون رشد متعاملین را که معاملات افراد زیر ١٨سال را غیرنافذ اعلام کرده، در نظر بگیریم و آن را با مواد ١٠۶٢ تا ١٠٧٠ قانون مدنی جمع کنیم که به موجب مواد اخیر، احراز غصب و رضای طرفین، شرط صحت است جمع کنیم و به یاد داشته باشیم که ازدواج دارای جنبههای مالی هم است، آنگاه درمورد صحت نکاح افراد زیر ١٨ سال، ایجاد تردید خواهد شد. در عین حال تقریبا تردیدی وجود ندارد که ازدواج دختران خردسال، بدون تردید آنان را به ضایعات بسیار شدید و جبرانناپذیر جسمی و روانی دچار خواهد کرد و سلامت آنان را به خطر خواهد انداخت. به این ترتیب، گمان میرود حرکتی که در قوه مقننه در اینخصوص آغاز شده، میتواند به افزایش (حداقل) سن ازدواج، به نحوی که با شرایط اقلیمی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ما تناسب داشته باشد، منتهی شود. چهبسا نظریات مراجع محترم تقلید، چنان باشد که موضوع احتمال مخالف شورای محترم نگهبان و ایجاد نیاز به ارجاع امر به مجمع محترم تشخیص مصلحت را منتفی کند اما اگر این اتفاق حادث نشود، به هرحال راه مراجعه به مجمع مذکور باز خواهد بود که مصلحت جامعه را تشخیص دهد.»
قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، مصوب ٢۵ /٩ /١٣٨١ که به موجب آن کلیه اشخاصی که به ١٨سال تمام هجری شمسی نرسیدهاند، تحت حمایت آن هستند در ماده ٢ خود مقرر داشته: «هرنوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان که موجب شود به آنان صدمه جسمانی یا روانی و اخلاقی وارد شود و سلامت جسم و روان آنها را به مخاطره اندازد، ممنوع است.”
مطلب مرتبط به همراه فتوای آیت الله مکارم:
https://stopemiran.com/1026/1026